فلسفه وجود منجی و انتظار آمدن موعودی که حق را از ظالم بازستاند و به صاحبش برگرداند، آنچنان در زندگی انسانی احساس میشود که حتی ادیان غیر ابراهیمی و گاه ساختگی نیز منتظر ظهور قیام کنندهای هستند که جهان را از ستمکاران گرفته و واراثان حقیقی زمین را بر آن حاکم کند.
نیاز بشر به عدالت و احیای حق نیازی فطری است که هرگز سرکوب نخواهد شد و انسان تنها در صورتی میتواند خود را رستگار احساس کند که مورد ظلم قرار نگرفته و ظلمی نیز انجام نداده باشد.
در طول تاریخ دیده شده که در هر برهه تاریخی که میزان ظلم ستم زیاد شده، تعداد مدعیان مهدویت، اعم از ادعای ظهور یا ارتباط با موعود رو به فزونی گذاشته است. این امور از آنجا نشئط میگیرد که مورد ظلم قرار گرفتهای که نمیتواند از شیوههای مرسوم به احیای حق امیدوار باشد، با اعتقادات دینی و قلبی خود، دل در این میبندد که روزی حق او باز پس گرفته خواهد شد، و او در قیامت خواهد توانست که راه بر ظالم ببندد که امروز وقت حساب است، حالا اگر این روز با ظهور «بازگیرنده حق مظلومان» به همین زودیها ممکن شود، خیلی بهتر خواهد شد. در نتیجه این امید آنچنان گسترده شده و در وجود او ریشه میگستراند که به اولین ندایی که خود را «طلبکننده حقیقت» مینامد، لبیک خواهد گفت، بیآنکه با عقل خود بسنجد که آیا این صدا شرایط ظهور منجی را دارد یا کذب است.
این شرایط، فرصت را برای سودجویانی فراهم میآورد که قصد دین و دنیای مردم کردهاند تا از این آب گل آلود برای خود اژدهایی صید کنند که اساس اعتقادات مردم را یک سره ببلعد. اما هر بار این ادعای واهی از سوی دینداران حقیقی که عقل خود را به عنوان رسولی باطنی بر آنچه میشنوند و میبینند، حجت قرار دادهاند؛ رسوا شده و دین و اعتقادات مردم نجات مییابد، اما باز هم در این بین عدهای چنان ضربه میخورند که دنیا و گاه دین خود را از دست خواهند داد.
منتظران موعود به جز آن دستهای که نان یا نامشان در گرو این انتظار است، به طور قالب منتظر عدالتی هستند که وعده داده شده با ظهور منجی برقرار خواهد شد.
عدالت خواستهای عمومی است که انسانها تلاش خواهند کرد، آنرا تحت هر شرایطی برقرار کنند؛ البته گاه عدالت در نظر این خلق تبدیل میشود به عدالتی یک جانبه که تنها حق همان جماعت را احیا کند، حالا چه بر سر حق دیگران میآید برای اینان معنی ندارد، که در این صورت دیگر عدالتی باقی نمیماند؛ چرا که عدالت نیمبند خود ظلمی دیگر را برپا خواهد کرد که به مراتب بدتر از همان ظلم اول خواهد بود، چرا که ظلم به نام عدالت، آنچنان مخرب خواهد شد که هم دمار ظلم را برخواهد کشید، هم دمار عدالت را.
از این رو باید اول معنای عدالت را درست تبیین، تفسیر و تحلیل کرد تا این موضوع جا بیفتد که «منتظران مصلح، خود باید صالح باشند» سپس میتوان به موارد دیگری از جمله لزوم برخورد و جلوگیری از ظلم، دفاع از حق مستضعفین و محیا کردن شرایط ظهور پرداخت.
جهان خواستار عدالتی است که سراسر آنرا فراگیرد، این خواستهای نیست که امروز و در این شرایط مطرح شود، که حافظ چندین قرن پیش گفته:
گوی زمین ربودهی چوگان عدل اوست
وین برکشیده گنبد نیلی حصار هم
:تاریخ ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۷
:زمان ۱۰:۲۷